هشت زوج ابرکوهی با آبشار عاطفهها راهی خانه بخت شدند + عکس
تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۶۱۴۷۱
به گزارش خبرگزاری فارس از ابرکوه، بنیاد خیریه آبشار عاطفهها در این شهرستان به رسم هر سال اقدام به برگزاری جشن ازدواج برای زوجهای نیازمند با هدف رفع موانع ازدواج، ترویج ازدواج آسان، گسترش احسان و نیکوکاری و همچنین هدایت کمکهای خیرین به سمت امر ازدواج، نمود.
رحیمه اسحاقی مدیر موسسه آبشار عاطفهها در گفتوگو با خبرنگار فارس از این شهرستان، اظهار کرد: امسال به لطف خداوند و با حمایت خیرین توانستیم برای هشت زوج جوان نیازمند که ازدواجشان به مشکلات مالی و اقتصادی گره خورده بود، جهیزیه تهیه کرده و با برگزاری یک جشن ساده به آغاز زندگی مشترکشان کمک کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با تأکید بر اینکه این روزها ازدواج برای جوانان از یکسو به واسطه مشکلات اقتصادی و از سوی دیگر به دلیل تجملات فراوان در برگزاری جشنها، به دژی نفوذناپذیر تبدیل شده است، اذعان کرد: ترغیب جوانان و تسهیل ازدواج موفق و آسان مشارکت خیرین، بسترسازی رسانهها در فضای مجازی و کمک دستگاههای اجرایی را میطلبد.
مدیر موسسه آبشار عاطفهها با بیان اینکه ازدواج آسان برای جوانان زمینه رشد فکری و فرهنگی آنان را فراهم میکند، اضافه کرد: دستگاههای فرهنگی و افراد تأثیرگذار باید نسبت به حساس سازی جامعه خیرین با رویکرد نهادینه کردن نقش و جایگاه ازدواج و خانواده در جامعه، تبیین اهمیت برنامههای خیرخواهانه در امر ازدواج جوانان، ساماندهی و تسهیل فعالیتهای خیرین ازدواج، ارتقای دانش، مهارتها و توانمندیهای خیرین اقدامات لازم را انجام دهند.
اسحاقی ترویج ازدواج آسان با سبک زندگی ساده و تأمین جهیزیه، اکرام ایتام و برگزاری مراسم آرزوهای ایتام، توزیع سبد کالا و طعام گرم به جامعه هدف، درمان رایگان بیماران صعبالعلاج، کمک به کاهش آسیبهای اجتماعی، برگزاری دورههای آموزشی مهارت افزایی، مشاوره و تحکیم خانواده، حمایت تحصیلی از دانش آموزان و دانشجویان مستعد، اشتغالزایی و کارآفرینی و ... را به عنوان بخشی دیگر از اقدامات این مجموعه برشمرد.
پایان پیام/ف
منبع: فارس
کلیدواژه: جشن ازدواج موسسه خیریه آبشار عاطفه ها زوج های نیازمند ازدواج آسان ابرکوه ازدواج آسان استان یزد آبشار عاطفه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۶۱۴۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
به گزارش خبرآنلاین چند دقیقهای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگیام را به تو میگفتم هرچند گذشتهها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.
روزنامه ایران نوشت: در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پروندهای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.
به محض ورود به شعبه زن جوان بیمقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی میخواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.
قاضی با شنیدن این حرفها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید اینطور من متوجه نمیشوم ماجرای زندگی شما چیست آهستهتر برایم از اول تعریف کن!
ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین میگفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاریام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی میکند و اینجا تنها زندگی میکند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانهای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه میشدم.
بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.
چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق میخواهم.
قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرفهای همسرت را تأیید میکنی تو واقعاً زن داشتی؟
آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا اینطوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی میکند من در هفته یک روز او را میبینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که اینطوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. میخواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و میخواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران میکنم.
آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.
ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمیتوانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.
قاضی که حرفهای این زوج جوان را شنید، گفت میدانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاسهای مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر میکنم.
23302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901198